شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران

نویسندگان

    مریم سوری دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، گروه علوم تربیتی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
    محمد مجتبی زاده * استادیار، گروه برنامه ریزی علوم اداری و مدیریت، واحد خدابنده، دانشگاه آزاد اسلامی، خدابنده، ایران m.mojtabazadeh@yahoo.com
    رسول داودی استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران

کلمات کلیدی:

الگوی برنامه درسی, تکیه‌گاه سازی آموزشی, دانش آموزان مقطع متوسطه

چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفه­های تبیین­کننده تکیه­گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود. روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش­های تدریس و تکیه­گاه­سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش­های علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه­گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته­ 134 گویه­ای طیف لیکرت با روش نمونه­گیری خوشه­ای نسبی چند مرحله­ای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی­های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه­ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه­ها، آلفای کرونباخ مولفه­ها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. داده­های کیفی از طریق زمینه نظریه­ای و داده­های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون­های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیه­گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه­های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای  مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای  مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای  فراشناختی، راهبردهای  شناختی، راهبردهای  شناختی و فراشناختی، راهبردهای  انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینه­ای، مداخله­ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفه­های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس داده­های بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از  پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می­گردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخله­ای، تقویت راهبرد(راهکار).

دانلودها

دسترسی به دانلود اطلاعات مقدور نیست.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۱/۰۳/۳۱

شماره

نوع مقاله

مقالات

ارجاع به مقاله

سوری م.، مجتبی زاده م.، و داودی ر. (1401). شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران. جامعه شناسی آموزش و پرورش، 9(2)، 311-332. https://jedusocio.com/index.php/se/article/view/387

مقالات مشابه

1-10 از 508

همچنین برای این مقاله می‌توانید شروع جستجوی پیشرفته مقالات مشابه.