ارائه مدل سیاست تمرکز زدایی در آموزش و پرورش
کلمات کلیدی:
آموزش و پرورش, تمرکززدایی, الگو, تفویض اختیار, سیاستچکیده
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگویی براساس عوامل موثر در اجرای سیاست تمرکززدایی از آموزش و پرورش ایران انجام شد. روششناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قیاسی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان مدیریت آموزشی و مدیران آموزش و پرورش استانهای آذربایجان شرقی و غربی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بود. از بین آنها ۲۰ نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبههای نیمهساختاریافته شرکت کردند. دادههای حاصل از مصاحبهها به روش کدگذاری تحلیل شدند و اعتبار یافتهها از طریق بررسی توسط خبرگان تأیید شد. یافتهها: نتایج نشان داد که عوامل موثر بر تمرکززدایی از آموزش و پرورش ایران در دو دسته عوامل داخلی و خارجی قرار میگیرند. در مجموع، از میان ۸۵۸ شاخص استخراجشده، ۲۸ مؤلفه اصلی شناسایی شد. این مؤلفهها شامل سیاستگذاری، منابع مالی، نیروی انسانی، تفویض اختیار، ساختار سازمانی، تکنولوژی، برنامهریزی و محتوای آموزشی بودند. الگوی پیشنهادی بر اساس این عوامل طراحی شد و قابلیت اجرایی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتیجهگیری: تمرکززدایی در آموزش و پرورش ایران مستلزم ایجاد ساختارهای مدیریتی غیرمتمرکز، بهبود منابع مالی و تفویض اختیار به مدیران مدارس است. اجرای موفق سیاست تمرکززدایی نیازمند تغییرات بنیادی در سیاستگذاری، افزایش مشارکت ذینفعان و تدوین برنامههای آموزشی متناسب با نیازهای بومی است.