بررسی ارتباط جامعهپذیری دانش آموزان مقطع متوسطه با مشارکت در فعالیتهای پرورشی آنان
کلمات کلیدی:
جامعهپذیری, دانشآموزان مقطع متوسطه, مشارکت در فعالیتهای پرورشیچکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین جامعهپذیری دانشآموزان مقطع متوسطه و میزان مشارکت آنان در فعالیتهای پرورشی مدارس است. روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-همبستگی و در زمره مطالعات پیشبینیپذیر قرار دارد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401–1402 بود. در بخش کمی نمونهای به حجم 384 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد و در بخش کیفی از روش اشباع نظری استفاده گردید. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و با استفاده از نرمافزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که جامعهپذیری در سه بعد جنسیتی، خانوادگی و طبقاتی با مشارکت دانشآموزان در فعالیتهای پرورشی رابطه معنادار دارد. ضریب همبستگی برای جامعهپذیری جنسیتی 0.669، برای جامعهپذیری خانوادگی 0.860 و برای جامعهپذیری طبقاتی 0.726 بهدست آمد. همچنین ضریب تعیین اصلاحشده مدل رگرسیون برابر با 0.814 بود که نشان میدهد 81.4 درصد از تغییرات مشارکت پرورشی دانشآموزان توسط متغیرهای جامعهپذیری قابل پیشبینی است. نتیجهگیری: نتایج پژوهش بیانگر اهمیت ابعاد مختلف جامعهپذیری در شکلگیری رفتار مشارکتی دانشآموزان در حوزههای پرورشی است. این یافتهها میتواند راهگشای سیاستگذاران آموزشی در تدوین برنامههای مؤثر برای تقویت ابعاد جامعهپذیری و افزایش مشارکت دانشآموزان باشد.