اعتبارسنجی الگوی آسیبشناسی برنامه درسی مغفول در آموزش متوسطه: مطالعه موردی در تهران
کلمات کلیدی:
آسیبشناسی, برنامه درسی مغفول, دوره دوم متوسطه, سواد اجتماعی, سواد مالی, سواد فناوری, سواد زیستمحیطیچکیده
هدف: هدف از این مطالعه، اعتبارسنجی الگوی آسیبشناسی برنامه درسی مغفول در دوره دوم متوسطه شهر تهران بود. روششناسی: این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دبیران دوره دوم متوسطه شهر تهران بود که از میان آنها 370 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای محققساخته بود که هشت بُعد سواد را با ضرایب پایایی مناسب ( α = 0.93 تا α = 0.96) مورد سنجش قرار داد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل عاملی تأییدی، آزمون تحلیل کوواریانس و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که شرایط علّی، زمینهای، راهبردی، مداخلهای و پیامدی با الگوی آسیبشناسی برنامه درسی مغفول همبستگی معناداری دارند. این نتایج نشان میدهد که برنامههای درسی فعلی دوره دوم متوسطه تهران نیاز به بازنگری و تقویت در ابعاد مختلف سواد دارند تا بتوانند به طور جامعتری نیازهای آموزشی و تربیتی دانشآموزان را پوشش دهند. نتیجهگیری: این مطالعه بر اهمیت بازنگری و اصلاح برنامههای درسی در دوره دوم متوسطه تاکید میکند. یافتهها نشاندهنده نیاز به تمرکز بیشتر بر ابعاد مغفول سواد در برنامههای درسی است که میتواند به بهبود کیفیت آموزش و تربیت دانشآموزان کمک کند. پیشنهاد میشود که سیاستگذاران آموزشی با بهرهگیری از این نتایج، برنامههای درسی فعلی را بهبود بخشند و راهکارهای نوینی را در جهت افزایش کارایی این برنامهها اتخاذ کنند.