ارائه مدل شایستگیهای برنامهریزان درسی با تاکید بر بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان
کلمات کلیدی:
شایستگیهای برنامهریزان درسی, برنامهریزان درسی, کتابهای درسی, دانشگاه فرهنگیانچکیده
هدف: شایستگیهای برنامهریزان درسی میتواند از طریق افزایش آگاهی و شناخت مسائل تحصیلی باعث بهبود کتابهای درسی شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل شایستگیهای برنامهریزان درسی با تاکید بر بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، ترکیبی (کیفی و کمّی) بود. در بخش کیفی، جامعه آماری این مطالعه دانشجویان و فارغالتحصیلان دکتری برنامهریزی درسی شاغل در دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1-1400 بودند که طبق اصل اشباع نظری 14 نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه آماری این مطالعه دانشجویان و فارغالتحصیلان دکتری برنامهریزی درسی شاغل در دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 2-1401 بودند که طبق فرمول کوکران 78 نفر از آنان با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای این پژوهش در بخش کیفی با مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA 2020 تحلیل و در بخش کمّی با پرسشنامه محققساخته گردآوری و با روش حداقل مربعات جزیی در نرمافزار Smart PLS 3 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج بخش کیفی نشان داد که شایستگیهای برنامهریزان درسی با تاکید بر بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان دارای 34 مقوله فرعی در 5 مقوله اصلی شامل شایستگیهای ادراکی برنامهریزان درسی (با 7 مقوله فرعی تفکر انتقادی، خلاقیت، آیندهنگری، تصمیمگیری، خودکارآمدی، یادگیرنده مادامالعمر و معلم عملگرا)، شایستگیهای نگرشی برنامهریزان درسی (با 7 مقوله فرعی خودآگاهی، انعطافپذیری، تحمل ابهام، پشتکار، تعهد، صداقت و صبوری)، شایستگیهای فنی برنامهریزان درسی (با 8 مقوله فرعی مهندسی معکوس، تفکر طراحی، حل مسئله، فناوری، طراحی آموزشی، نوآوری، سواد اطلاعاتی و سواد رسانهای)، شایستگیهای ارتباطی برنامهریزان درسی (با 4 مقوله فرعی نظارت، تیمسازی، تعامل و همکاری و مهارت متقاعدکردن) و شایستگیهای دانشی برنامهریزان درسی (با 8 مقوله فرعی نیازسنجی در برنامهدرسی، ارزشیابی برنامهدرسی، تدوین هدف در برنامهدرسی، چگونگی و الگوهای ساماندهی محتوا، الگوهای برنامهدرسی، رویکردهای یادگیری، تئوریهای برنامهدرسی و دانش معلمی) بود. علاوه بر آن، نتایج بخش کمّی نشان داد که در مدل شایستگیهای برنامهریزان درسی با تاکید بر بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان بار عاملی همه مقولههای اصلی و فرعی بالاتر از 30/0 و به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 معنادار بودند (05/0P<). همچنین، پایایی همه مقولههای اصلی با روشهای آلفای کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 بهدست آمد. در نهایت، مدل شایستگیهای برنامهریزان درسی با تاکید بر بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان ترسیم شد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بیانگر تایید مدل شایستگیهای برنامهریزان درسی با تاکید بر بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان بود. بنابراین، لازم است که سرفصلهای کتابهای دانشگاه فرهنگیان با توجه به شایستگیهای شناساییشده مورد بازنگری قرار گیرد و با استفاده از مقولههای شناساییشده زمینه برای بهینهسازی کتابهای دانشگاه فرهنگیان فراهم شود.