مدلیابی رابطه ساختاری آمادگی معلمان برای تغییر و نوع فرهنگ سازمانی در آموزشوپرورش استان فارس
کلمات کلیدی:
آمادگی معلمان, فرهنگ سازمانی, آموزشوپرورش, فرهنگ سازمانی سازنده, آمادگی شناختیچکیده
هدف: فرهنگ سازمانی غنی همانند یک نیروی محرک و انرژیزا نقش موثری در بهبود وضعیت نیروهای انسانی سازمان دارد. بنابراین، تغییر و تحول فرهنگ سازمانی نقش مهمی در بهبود وضعیت سازمان دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف مدلیابی رابطه ساختاری آمادگی معلمان برای تغییر و نوع فرهنگ سازمانی در آموزشوپرورش استان فارس انجام شد. روششناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر معلمان مدارس ابتدایی استان فارس بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 127 نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محققساخته فرهنگ سازمانی و پرسشنامه استاندارد آمادگی برای تغییر (بوکینوقی و همکاران، 2009) بودند که روایی و پایایی آنها تایید شد. دادههای پژوهش حاضر با روشهای تحلیل واریانس، آزمون تی یکنمونهای و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان که از نظر معلمان فرهنگ غالب در سازمان، فرهنگ تدافعی بود و آمادگی معلمان برای تغییر در حد متوسط یا حداقل کفایت مطلوب میباشد (001/0P<). علاوه بر آن، بیشترین آمادگی معلمان برای تغییر در زمینه عاطفی و کمترین آمادگی آنان برای تغییر در زمینه شناختی بود. همچنین، فرهنگ سازمانی تدافعی و تهاجمی بر آمادگی برای تغییر اثر منفی و معنادار و فرهنگ سازمانی سازنده بر آمادگی برای تغییر اثر مثبت و معنادار داشت (01/0P<). نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند به متخصصان و برنامهریزان نظام آموزشوپرورش در شناخت وضعیت آمادگی معلمان برای تغییر و نوع فرهنگی سازمانی کمک نماید. در نتیجه، برای بهبود فرهنگ سازمانی توجه به آمادگیهای عاطفی، هدفمند و شناختی ضروری است.