بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (حلمسئله و تصمیم گیری) بر هوش بین فردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی در دانشآموزان پسر
کلمات کلیدی:
مهارت های زندگی, هوش بین فردی, عشق به یادگیری, خودکنترلیچکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) بر هوش بینفردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی دانشآموزان پسر انجام شد. روششناسی: این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث ماهیت، از نوع نیمهآزمایشی بر اساس طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر کلاس ششم در شهر حسنآباد از توابع شهرری در سال تحصیلی 1398-99 بودند. نمونه به صورت نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. نمونه آماری را 50 نفر دانشآموزان بودندکه در دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه هوش بینفردی (چیسلت و چاپمن،2005)، پرسشنامه عشق به یادگیری (مکفارلن،2003) و پرسشنامه خودکنترلی (تانجنی،2004) استفاده شد. افراد گروه آزمایش ده جلسه به مدت یک ساعت تحت آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار 24- SPSS بهره گرفته شد. یافتهها: یافتهها نشان میدهد که آموزش مهارتهای زندگی (حلمسئله و تصمیمگیری) در دانشآموزان پایه ششم ابتدایی باعث افزایش میزان هوش بینفردی، عشق به یادگیری و خودکنترلی شد (p<0/05). بحث و نتیجهگیری: نتایج حاکی از این بود که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری میتواند به عنوان شیوهای مهم برای خلق بروندادهای مثبت تحصیلی و شرایط مثبت روانی در فضای مدرسه باشد و معلمان و روانشناسان میتوانند از این آموزشها بهعنوان یکی از روشها برای آمادهسازی دانشآموزان جهت زندگی در جهان پرتلاطم امروز بهره بگیرند